یه روزی حوالی هفده سالگی ایم ...وقتی به شدت یه نوجوان ارام و مطیع و فرشته بودم ایستادم جلوی بابام و دیگه نرفتم کلینیک ...واکسنها فاسد شد ...کلی پول شون حروم شد ...داروها رو مصرف نکردم و من اولش بد و بد و بدتر شدم اما دیگه نگذاشتم چیزی وارد بدنم بشه ...بابام غر میزد ...دعوا اره میانداخت ... عربده میکشید ...مامانم رو میفرستاد با من حرف بزنه ... من دارو نمیخواستم ...بعد هر مدل سرخکردنی توی خونه ممنوع شد ...شکلات و سس ماینز دو تا غذایی که من از همه بیشتر به انها حساسیت داشتم حداقل برای دو سال توی خونه مون وارد نشد - قانون بابام هم همه یا هیچ بود ...دخترش نمیخوره ...شما هم حق ندارید بخورید ...خیلی راحت یه بار یه شیشه سس ماینز که مامانم برای الویه مهمونی خریده بود رو ریخت توی سطل اشغال تا همه بفهمند چقدر جدیه ...
خوراکی های مناسب برای دیابتی ها در طب سنتی بازدید : 245
پنجشنبه 30 مهر 1399 زمان : 6:37